((روياي خيس))
امشب پر از تنهايي محضم ، يك بغض يك كابوسي بي پايان
يك سايه از روياي نمناكت ، تنديسي از يك خوابي بي پايان
يك الت قتاله در دستم ، از جنس تو همرنگ بي تابي
يك بغض تر از تو به جا مانده ، در شاهراه ذهني بي پايان
تدبير يك انديشه اي در من ، تصوير يك زخمي به جا مانده
يك چشم خيس از خاطرات تو، يك هق هق از يك بغضي بي پايان
يك كهكشان دنياي تو خالي ، روياي خيس عشقي پوشالي
تعبير ابهام خيال من ، در انتهاي راهي بي پايان
باز هم تجسم كن خيالم را ، چون خاك در پيش قدمهايت
برگرد تا باور كنم خود را ، از ابتداي فصلي بي پايان
روياي خيس قصه ي من باش ، اي اشنا من بي تو مي ميرم
يك شهر يك تنهايي مطلق ، من ماندم و احساسي بي پايان
١٣٩٢/٠٣/٠٨
سروده شده در ساعت ١١:٣٠ شب چهار شنبه
((فرشيد شريفي ))
:: برچسبها:
موزيك ,
شعر ,
غزليات ,
عاشقانه ها ,
حامدهمايون ,
رضاصادقي ,
فرشيدشريفي ,
ابي ,
ترانه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 554
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3